جدول جو
جدول جو

معنی حب بلسان - جستجوی لغت در جدول جو

حب بلسان(حَبْ بِ بَ لَ)
حب بلسان را به پارسی تخم بلسان گویند. گرم و خشک است در دوم. سرفه و عرق النسا را نفع دهد و صرع و سدد را دفع کند و گزیدگی جانوران را سودمند آید و شربتی از او دو درم است و مضر است به مثانه و مصلحش کتیراست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بِ بَ لَ)
خواندمیر آرد: ابوبکر به اندک زمانی ارباب بلسان تا ساحل بحر محیط درحیطۀ تصرف درآورد و در آن بلاد متمکن شده... (حبیب السیر چ اول طهران جزوۀ چهارم از ج 2 ص 206). در حبیب السیر (چ خیام ج 2 ص 573) ’باب تلمسان’ آمده است
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْ بَ لَ)
منشم. (مفاتیح العلوم خوارزمی). تخم بلسان. ملطف و مقوی کبد و مجلی اوساخ قروح است. صاحب اختیارات گوید: تخم بلسان مصری بود و آن در غیر مصر هیچ جای دیگر نمیروید و صاحب منهاج سهو کرده است که گفته آن هوفاریقون است. صفت هوفاریقون در هاء گفته شود، طبیعت حب بلسان گرم و خشک بود در دویم، نافع بود جهت بلغم و سودا و ورم گرم که در شش بود و سرفه و عرق النسا و صرع و سدّه و عسرالبول و گزیدگی جانوران را نافع بود چون بیاشامند و اگر بجوشانند و زن در آب آن نشیند رحم را بگشاید و جالینوس گوید: دردسر کهن و نو را سود دهد و درد معده را نافع بود و موی بر داءالثعلب و داءالحیه برویاند و بیخ موی را قوت دهد و دیسقوریدوس گوید: قوت معده بدهد و اشتهاء طعام زیاده کند و هر بلغمی که در معده بود زایل کند و درد پهلو و ضیق النفس را نافع بود و مقدار مستعمل از وی دو درم بود. و گویند مضر بود بمثانه و مصلح وی کتیرا بود و بدل آن عود بلسان بود به وزن آن و گویند یک وزن و نیم وزن آن پوست سلیخه و ده یک آن بسباسه بود. و صاحب تحفه گوید: حب بلسان تخم درخت بلسان است بقدر فلفلی و بزرگتر از آن مایل به طول و مغزش سفید و رنگ او اشقر و در وزن ثقیل و طعمش تلخ. و تخم بشام بیمزه و بیمغز و مدور است، و بالفعل چون حب بلسان و درخت او مفقود است تخم بشام را بدل آن میکنند و فی الواقع بدل او نمی شود. حب بلسان در آخر دوم گرم و خشک و مدر بول و حیض و مقوی معده و با قوه تریاقیه و مجفف رطوبت معده و امعاء و رافع مغص و امراض بلغمی و سوداوی و ضیق النفس و درد معده و جهت تحلیل نفخ و سرفه و ورم ریه و عرق النسا و صرع و سدّۀ جگر و استسقا و گزیدن هوام نافع و مضر مثانه و مصلحش کتیراو قدر شربتش تا دو درهم و بدلش یک وزن و نیم او عودبلسان و اگر نباشد به وزنش سلیخه و عشر او بسباسه است و در تریاقات هم وزن او زراوند طویل یا حب الغار
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بُلْ)
پستۀ غالیه. (بحر الجواهر) (ریاض الأدویه). تخم غالیه. فستق الهاویه. جوزبوا. جوزبویا. جوزالطیب. چارگون. جارگون. شوع. صاحب اختیارات گوید: دانه ایست به شکل فستق اما پوست وی تنک بود و سهل شکن باشد و آنرا فستق الهاویه خوانند و در طعم وی تلخی بود با قبض و بهترین وی بزرگ و خوشبوی بود و طبیعت وی گرم است در سیم و گویند تر است در اول، سودا و بلغم رانافع و مقدار مستعمل روزی تا دو درم بود جلاء بدهد وثآلیل و کلف و دانه هائی که در روی پیدا میشود و جرب و حکه را نافع بود و سدّۀ جگر و سپرز بگشاید و صلابت آن نرم کند چون با آرد کرسنه ضماد کنند، و اسحاق گوید مضر است به جگر و مصلح وی رازیانه است و دیسقوریدوس گوید بدل وی به وزن وی قشورالسلیخه بود و گویند بدل آن به وزن آن فوه و نیم وزن آن قشورالسلیخه و ده یک آن بسباسه بود و آن را به شیرازی تخم غالیه خوانند. و صاحب تحفه گوید: دانه ایست کوچکتر از پسته و مدوّر و در غلافی مثل غلاف لوبیا و با اندک تلخی و پوست اوسفید و رقیق و درخت او بزرگتر از درخت گز و برگش شبیه برگ بید و بسیار سبز و گلش مثل ریحان و آژده. در دوم گرم و خشک و مفتح سدّۀ جگر و سپرز و مسهل بلغم خام و عصارۀ او مقیی ٔ و آشامیدن جرم او با آب و سرکه جهت سپرز مجرّب و فتیلۀ او جهت رعاف و سنون آن جهت استحکام لثه و ضماد او جهت اورام صلبه و تشنج و مفاصل و ضعف و صلابت جگر و سپرز و مواد سوداوی و بلغمی و کلف و جرب و حکه و با بول جهت ثآلیل نافع و مقیی ٔ و مضر جگر و معده و مصلحش رازیانه و قدر شربتش تا دودرم و بدلش یک وزن و نیم او سلیخه و عشر او بسباسه و روغن او جالی و محلل و جهت درد گوش و دوی و طنین ورفع ثآلیل و شقاق مزمن و نرم کردن عصب و درد دندان و اوجاع بارده و فالج و امثال آن و تحلیل ورم جگر و سپرز و بواسیر و با مصطکی جهت قی بلغمی و ضماد او باعنبر جهت نزلات بارده و سردی دماغ و جرب و حکّه و تقشر جلد و قلع آثار قروح و آشامیدن یک مثقال او با آب و عسل مهیج قیی ٔ و مسهل و با آب سرکه جهت تنقیۀ جگر و سپرز و پنج درهم او مسهل رطوبات رقیقه و مضر معده و مصلحش انیسون و چون داخل طیوب کنند متکرج نمیشود. و در مخزن الأدویه آمده است: به پارسی پستۀ غالیه گویند. گرم است در دوم و تر است در اول، کلف و خیلان را ببرد و جرب و خارش اعضاء را نفع دهد و صلابت سپرز را سودمند آید و شربتی از او دو درم تا سه درم است
لغت نامه دهخدا
تصویری از حب الهان
تصویر حب الهان
حب الهال، حب البلوغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب البلسان
تصویر حب البلسان
گوج بن از گیاهان دانه گیاه بلسان، تخم قلقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حب البان
تصویر حب البان
بانگ از داروها گوزبویا جوزبویاغ
فرهنگ لغت هوشیار